loading...

سارا و باباش

دفترچه یادداشتم

بازدید : 340
يکشنبه 6 ارديبهشت 1399 زمان : 2:47
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سارا و باباش

اون روزا...بهت پیام دادم...یادته؟

گفتم :همین روزا اگه شنیدی مردم شکه نشو...خودم خواستم...این پیامو تو‌این دنیا فقط می‌تونستم به تو بدم...

جواب دادی: پس اگه می‌تونی فقط تا فردا صبر کن... تا فردا نمیر، کارت دارم.

لعنتی...فقط تو می‌تونستی اونجوری وسط گریه بخندونیم، وسط فکر مردن....

فرداییش اومدی ، رفتیم بام....

بهم گفتی تو یکی از اونایی هستی که تنهایی می‌تونی دنیا رو تکون بدی سارا...ولی اگه تصمیمت جدیه بگو‌ قرار بذاریم با هم تمومش کنیم. حله؟

گفتم کارت همین بود؟ مسخره؟

گفت جدی گفتم! قول بده!

ازم قول گرفت ...دست دادیم....،قول دادم.... ولی تو...توی عوضی...تو قول ندادی!

ولی من قول دادم....لعنتی وقتی داشتی تمومش می‌کردی فک نکردی من چه قولی دادم؟!

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 2

آمار سایت
  • کل مطالب : 25
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 5
  • بازدید کننده امروز : 5
  • باردید دیروز : 33
  • بازدید کننده دیروز : 29
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 6
  • بازدید ماه : 453
  • بازدید سال : 883
  • بازدید کلی : 42594
  • کدهای اختصاصی